رون می نویسد:
من هرگز در قرعه کشی برنده نشده ام، شما؟
فکرش را بکنید، من تمایلی به شرکت در قرعه کشی ندارم، احتمالاً به این دلیل که احتمال برنده شدن یک جایزه را آنقدر کم می دانم که ارزش زحمت کشیدن را ندارد. من همچنین دوست ندارم این احساس را داشته باشم که انگار به استراتژی بازاریابی در پشتی برخی از شرکت ها کشیده شده ام.
آیا من در این مورد چوبی در گل هستم؟ شاید. اما این احساسات دلیل بیعلاقگی من به هدایای قرعهکشی است، و این دقیقاً همینطور است.
اما فریب گرفتن چیزی بیهوده می تواند به ویژه برای کودکان وسوسه انگیز باشد. و این احساس برای یک شرکت ارزشمند است. حتی اگر یک شرکت کننده در قرعه کشی چیزی برنده نشود، او هفته ها (شاید ماه ها) را با یک محصول درگیر کرده است. و اگر او برنده شود، حتی بهتر است – او ممکن است یک طرفدار مادام العمر شود.
مطمئناً این همان چیزی است که دهها شرکت را به اجرای قرعهکشیهایی با مضمون «جنگ ستارگان» در سالهایی که Trilogy اصلی در سینماها بود، تشویق کرد. کنر چند کار انجام داد. دیکسی کاپ یکی را انجام داد. من مطمئن هستم که شما می توانید به دیگران فکر کنید.
موضوع این مقاله یک قرعه کشی است که توسط MPC در سال 1979 حمایت شده است.
دنبال کنندگان نزدیک این وبلاگ آن را به خاطر خواهند آورد MPC شرکتی بود که مسئول خط آشنا کیت های مدل پلاستیکی بود که نشان دهنده وسایل نقلیه و سفینه های فضایی جنگ ستارگان بود. این شرکت تعداد زیادی از آنها را تا سال 1983 انجام داد بازگشت جدی.
تا پایان سال 1979، خط جنگ ستارگان MPC شامل 10 محصول بود، از جمله نمایش بزرگ هزاره فالکون که در تصویر بالا نشان داده شده است. من فکر میکنم میتوانیم فرض کنیم که خط یک موفقیت بزرگ بود.
اما در اواخر سال 79 همه چیز کمی کهنه شده بود. جنگ ستارگان بیش از دو سال بیرون بود و امپراتوری ضربه می زند هنوز بیش از نیم سال مانده بود مطمئن، جنگ ستارگان دوباره در سینماها اکران شده بود، اما هنوز. جنگ ستارگان خبر قدیمی بود
اگر شما MPC هستید، چگونه میتوانید مشتریان را روی برند خود متمرکز کنید، زیرا وارد فصل تعطیلات بسیار مهم میشوید؟
اینجاست که قرعه کشی MPC وارد می شود.
در واقع، همانطور که می توانید با بررسی آگهی چاپی تصویر بالا به خود ثابت کنید، MPC آن را قرعه کشی نامیده است. آنها آن را a سوپراستیک، که ممکن است بهترین استفاده جنگ ستارگان از “فوق العاده” در خارج از ماجراجویی فوق العاده زنده جورج لوکاس.
نمی دانم کدام یک از تصاویر آگهی مورد علاقه من است: لوک در حال رانندگی یک وانت قدیمی، شب های بوگی پل توماس اندرسون، کارگردان، در حال تکمیل فرم ورود، یا R2-D2 مستقیماً مانند یک تونی مونتانا روبوسی موترفین.
بوق
اما قسمتی از آگهی که بیشتر به ما مربوط می شود قسمت پایین آن است. جوایز موجود را فهرست می کند و شرایط ورود را فراهم می کند.
جای تعجب نیست که بیشتر جوایز محصولات MPC بودند. به طور خاص، کیت های مدل جنگ ستارگان این شرکت.
در حالی که جایزه سوم کیت Millennium Falcon بود که در تصویر قبلی در این پست وبلاگ نشان داده شده بود، جایزه چهارم شامل کیت MPC بود که نشان دهنده نیم تنه دارث ویدر بود.
شاید عجیب ترین محصول منتشر شده توسط MPC در ارتباط با مجوز جنگ ستارگان، این محصول برای حرکت، روشن شدن و حتی ایجاد صدای تنفسی شبیه به خود ویدر طراحی شده است.
جایزه پنجم کیت مدل MPC دیگری بود که احتمالاً ارزانتر بود. تبلیغ مشخص نمی کند که کدام.
به طرز عجیبی، تصویری که این سطح از جایزه را نشان می دهد، یک بار دیگر مجسمه نیم تنه ویدر را نشان می دهد. یا به عنوان جایزه پنجم و همچنین جایزه چهارم موجود بود یا شخصی که تبلیغ را طراحی کرده اشتباه کرده است.
جایزه اول یک انبوه پول نقد بود.
درست است، 5000 دلار جک سرد سرد به برنده خوش شانس قول داده شد.
به شرطی که بتواند آن را از R2-D2 دور کند. مرد من R2 به نظر میرسد که قصد دارد آن پول نقد را نگه دارد.
اما بدترین جایزه، جایزه دوم بود: یک وانت کهنه و قدیمی که با بنزین واقعی کار می کرد.
اما این تمام ماجرا نبود!
شاید به این دلیل که این جایزه تقریباً هیچ ربطی به جنگ ستارگان نداشت، MPC قول داد محموله خود را با کیت های مدل جدید جنگ ستارگان پر کند.
گویی این بدترین چیزی نبوده است.
این پیک آپ که توسط لباسی به نام Hagstrom’s Sales تولید شده بود، بخشی از مجموعه کامل خودروهای مینیاتوری گازسوز بود. این جلد کاتالوگ هاگستروم است که در بالا می بینید.
و در اینجا مدلی است که MPC به عنوان جایزه ارائه کرده است. آن را Mighty Pick-Up می نامیدند.
آیا برای MPC غیرممکن بود که فرض کند وانت باید برای حمل و نقل مجموعه ای از کیت های مدل استفاده شود؟ خوب، به تصویری که پیک آپ را در کاتالوگ هاگستروم نشان می دهد نگاه کنید.
به نظر می رسد یک مدل هواپیما در جعبه است که آن مرد حمل می کند.
به طور طبیعی، قرار ملاقات او کمتر از مشتاق به نظر می رسد.
چرا MPC یک پیک آپ گازسوز را به عنوان جایزه شماره دو خود انتخاب کرد؟
راستش حدس شما به خوبی حدس من است. تا آنجا که من می دانم، MPC و Hagstrom هیچ رابطه رسمی با هم نداشتند. شاید کسی در MPC فکر می کرد که جالب است؟
از سوی دیگر، MPC به عنوان شرکتی که کیت های مدل زیادی بر اساس وسایل نقلیه تولید می کرد، به افرادی که ماشین و کامیون را دوست داشتند، خدمات رسانی می کرد. مایتی پیک آپ یک کامیون بود. بنابراین شاید جفت شدن آنطور که در ابتدا به نظر می رسد عجیب نبود. (1)
اگر به اندازه کافی خوش شانس بودید که در Superstakes برنده جایزه شدید، توسط Fundimensions به شما اطلاع داده شد.
در بالا نمونه ای از نامه دریافت شده توسط برندگان Superstakes است.
همانطور که مطمئناً می توانید بگویید، خطاب به یکی از 1000 برنده جایزه پنجم است. من چند تا از این نامه ها را دیده ام و هر دو مربوط به جایزه پنجم بودند. این منطقی است، زیرا برندگان آن جایزه بسیار زیاد بودند.
در اینجا پاکتی است که نامه ها در آن پست شده است.
اگر تعجب می کنید که چرا نامه و پاکت نامه با نام و لوگوی Fundimensions علامت گذاری شده اند، به این دلیل است که Fundimensions شرکت مادر MPC بود — و همچنین استاد صنایع دستی و لیونل. هر سه این شرکت ها محصولات دارای مجوز جنگ ستارگان را تولید کردند. در اینجا می توانید در مورد محصول عجیب و غریب لیونل بخوانید. (2)
احتمالاً از خود میپرسید که جوایز چگونه به برندگان ارسال شده است.
خوب، ما دقیقاً نمی دانیم، اما Darth Vader TIE Fighter که در بالا می بینید همراه با نامه برنده برای من آمد. و گمان می کنم حداقل تا حدودی محتمل است که این دو مورد از سال 1979 جفت شده باشند.
بنابراین ممکن است که این جنگنده TIE نماینده جوایزی باشد که برای برندگان پست شده است.
همانطور که ممکن است متوجه شده باشید، جعبه – که هیچ گرافیکی ندارد – با شماره ای مطابق با تجارت پستی JC Penney برچسب گذاری شده است. (3) بنابراین یا کیت های بسته بندی شده برای JCP (و شاید سایر خرده فروشان پستی) به عنوان جوایز Superstakes استفاده شدند، یا نامه من و یک کیت JCP به اشتباه جفت شدند.
البته، نسخه ای از Darth Vader TIE Fighter که در فروشگاه ها فروخته می شود، در جعبه ای عرضه شد که دارای گرافیک تمام رنگی بود.
همانطور که در مقدمه این پست اشاره کردم، یادم نمی آید که در کودکی وارد یک قرعه کشی شده باشم.
این را نمی توان در مورد کلکسیونر مارتین تورن گفت.
در بالا فرم ورود Superstakes را می بینید که توسط مارتین در سال 1979 تکمیل شده است. این فرم توسط وبلاگ نویس SWCA جاناتان مک الوین برای من ارسال شده است.
بنا به دلایلی، اگرچه مارتین جوان برای تکمیل آن وقت گذاشت، اما هرگز آن را برای Fundimensions پست نکرد.
کنجکاوی من را تحریک کرد، از مارتین در این مورد پرسیدم.
او پس از ابراز تعجب از دیدن نام خود در یک فرم ورودی قدیمی، گفت: “من برخی از مدل ها را در همان روز ساختم و سعی کردم تا جایی که ممکن است تعداد ورودی های مسابقه را دریافت کنم.”
او سپس اضافه کرد: “من همیشه یک عجایب بازی پازل و عجایب مسابقه بوده ام… و وقتی نوبت به مسابقات جنگ ستارگان می رسد، دوبرابر دیوانه شده بودم.”
مارتین برای دریافت فرم های ورود خود، مستقیماً به Fundimensions نامه نوشت.
در بالا پاسخی که دریافت کرد را مشاهده می کنید.
نوشتن برای شرکت آنقدرها هم که به نظر می رسد احمقانه نبود: به بچه هایی که مایل به فرم ورود بودند دستور داده شد که دقیقاً این کار را انجام دهند. فقط کافی است به سمت تصویر آگهی چاپی بروید و خودتان ببینید.
بنابراین مارتین فقط دستورالعمل ها را دنبال می کرد.
اما چرا، اگر مارتین در کلمبوس، اوهایو زندگی می کرد، همانطور که آدرس این نامه نشان می دهد، آیا در فرم ورود او یک اقامتگاه فلوریدا مشخص شده است؟
چون میخواست سیستم رو بازی کنه البته!
او به من گفت: “آنها همیشه می گفتند “یک ورودی برای هر نفر” یا هر چیز دیگری، “بنابراین از آدرس دوستان و همسایگان استفاده کردم… سوال سخت این است که من در آن زمان در فلوریدا چه کسی را می شناختم… اعتماد کنم. اگر جایزه برایشان فرستاده شد به من بدهند؟”
قوانین، که در پشت فرم ثبت نام چاپ شده است، در واقع جوایز را به “یک … برای هر خانواده” محدود می کند. پاراگراف دوم، جمله سوم.
شاید مارتین هرگز این فرم ورود را ارسال نکرد زیرا زنگ او در فلوریدا از شرکت در این طرح کوچک خودداری کرد؟
ممکن است.
البته، نوشتن به Fundimensions برای یک فرم، یک روش ورود بسیار کار فشرده بود. مطمئناً همه بچه ها به اندازه مارتین تورن سخت کوش نبودند.
بچه های تنبل چگونه وارد مسابقه شدند؟
خوشبختانه، پیت ویلمور، یکی از ویراستاران SWCA، توانست تصاویری از چیز بسیار خاص را به من ارائه دهد.
و این چیزی به سوالی که من مطرح کردم پاسخ می دهد.
این چیزی است که به نظر یک کیت تبلیغاتی کامل مربوط به Superstakes است. برای خرده فروشان ارسال شد که انتظار می رفت مواد آن را در مناطق پرتردد کارخانه های خود به نمایش بگذارند. با انجام این کار، آنها تبلیغات را برای مصرف کنندگان تبلیغ کردند.
این کیت شامل یک قفسه کارتی با کیسه ای است که برای نگهداری کپی های فرم ورود طراحی شده است.
قطعه پشت قفسه سخنران یک تابلوی مقوایی است که قرار است در جای دیگری در محل خرده فروشی آویزان شود. ابعاد آن 17 در 22 اینچ است.
همانطور که بدون شک متوجه شده اید، هر دو مورد دارای گرافیکی هستند که فرم ورودی را تزئین می کند.
این گرافیک دوباره در این پوستر 34 اینچ در 22 اینچ ظاهر می شود که در کیت نیز موجود است. یکی از معدود نمونههایی که تاکنون شناخته شده است، باید یکی از جالبترین پوسترهای تبلیغاتی جنگ ستارگان در آن دوران باشد.
خوب، این تقریباً تمام چیزی است که من در MPC Superstakes 1979 دارم. یک تبلیغ کنجکاو، مطمئناً، و یکی با مواد کلکسیونی جالبی که به آن گره خورده است.
اگر کسی به دنبال فروش اقلامی است که از کیت تبلیغاتی به دست آمده است، دریغ نکنید با من تماس بگیرید!
تشکر ویژه از مارک انرایت، لوئیس ویلاگومز، جاناتان مک الواین، مارتین تورن و پیت ویلمور برای کمک ارزشمندشان در جمع آوری اطلاعات و عکس های ارائه شده در این پست وبلاگ.
یادداشت:
(1) این دومین بار است که در مورد وسایل نقلیه مینیاتوری گازسوز وبلاگ می نویسم. برای پست قبلی اینجا را ببینید.
(2) اگرچه در پست وبلاگ پیوندی اشاره ای به لیونل نشده است، خط تولید Power Passers قطعاً زیر چتر لیونل قرار دارد.
(3) بخش سفارش پستی JC Penney مدل جنگنده دارث ویدر TIE Fighter را در سال 1978 ارائه کرد. در سال 1979، زمانی که Superstakes رخ داد، محصول دیگر در کاتالوگ تعطیلات خرده فروش وجود نداشت. این امکان وجود دارد که نمونه های فروخته نشده بسته بندی شده برای JCP در سال 1978 توسط MPC برای اجرای Superstakes در سال 1979 استفاده شده باشد.
منبع: http://blog.theswca.com/2023/06/when-stakes-were-super-mpc-sweepstakes.html